🔹 نقاشیهای این پست را دانشآموزان ۱۰ سالهی یک دبستان دخترانه در شرق تهران برای تشکر از رینا تلگمایر، نویسندهی کتابهای «لبخندها»، «خواهرها» و «دلهرهها» کشیدهاند. رینا امسال ۴۵ ساله شد اما بیشتر بچهها هنوز هم او را شبیه همان دختر صمیمی ۱۰-۱۵ سالهای میبینند که توی کتاب باهاش آشنا شدند و خیلی خیلی شبیه خودشان است. 🔹 معلم فارسی این دختر بچههای خلاق در یادداشتی که همراه نقاشیها فرستاده برای ما نوشته است:«برام عجیب بود چرا بین این همه کتاب “خواهرها” و “لبخندها” انقدر طرفدار پیدا کردند؟ شاید چون […]
Read moreداستان واقعی پسری که با برگ موز فوتبال راه انداخت
🔸 «پسری که با برگ موز فوتبال راه انداخت» داستان واقعی بچههایی است که نمیدانند چرا اوضاع به هم ریخته اما با کمک همدیگر ترس و تاریکی و قلدری را از محل زندگیشان دور میکنند. 🔸 در این کتاب صدای خندهی دئو و دوستانش را میشنوید. صدای بچههایی که به خاطر جنگ از خانههایشان دور شدند اما یک مهارت معمولی، مثل درست کردن توپ با برگ درخت موز، حالوهوای محل زندگیشان را بهتر میکند. 🔸این کتاب همصحبت خوبی برای بچهها، معلمها، نوجوانها و مادر و پدرهاست. همصحبت خوبی که باعث […]
Read moreداستان واقعی پسری که صدای خرسها شد
🔸 «پسری که صدای خرسها شد» داستان واقعی زندگی سایمون جکسون است. سایمون برای نجات خرسهایی که مثل خودش خجالتی بودند از ۷ سالگی پولتوجیبیهایش را جمع کرد، لیموناد و کارت پستال دستساز فروخت، در نمایشگاه عکاسی مدرسه برنده شد و کلی نامهنگاری کرد تا انجمن جوانان خرس شبح را تأسیس کند. 🔸 سایمون از هفت تا شانزده سالگی، با این که هنوز یک بچهی مدرسهای بود کارهای کوچک مختلفی انجام داد تا به خرسها، جنگلها و آدمهای زیادی کمک کند. او فکر میکرد حرف زدن با آدمها مثل انداختن […]
Read moreداستان دختری که مزرعه را نجات داد
🔸 «دختری که مزرعه را نجات داد» داستان بچههایی است که با اسباببازیها و وسایل معمولیای که دارند کارهای مهمی انجام میدهند و به بقیه کمک میکنند. 🔸 قرمز بزرگ یک دوچرخهی معمولی بود اما دست به دست بین دخترها و پسرهای گوشهوکنار جهان چرخید و با کمک بچههایی که دوستش داشتند تبدیل به یک دوچرخهی بهدردبخور و رویایی شد. 🔸 این کتاب همصحبت خوبی برای بچهها، معلمها، نوجوانها و مادر و پدرهاست. همصحبت خوبی که باعث میشود عمر وسیلههایی که دوستشان داریم را طولانیتر کنیم. از تجربهی بچههای اطراف […]
Read moreتصاویر واقعی از پسری که یک فیل را بزرگ کرد
🔹 «پسری که فیل را بزرگ کرد» با الهام از یک داستان واقعی نوشته شده: ماجرای جالب آرون، پسری اهل زامبیا و زامبزی، فیل نوزادی که مادرش را از دست داده است. 🔹 آرون یاد گرفته بود فیلها را موجودات خطرناکی ببیند. او اصلاً باور نمیکرد موجود به این بزرگی با شیشه شیر بخورد، کرم ضدآفتاب بزند و مثل یک نوزاد نیاز به مراقبت داشته باشد.در این داستان با آرون به کودکستان فیلهای لیلایی میرویم، در میان صفحات کتاب اطلاعات بامزهای دربارهی زندگی فیلها به دست میآوریم و با کارهایی […]
Read moreیک، دو، سه؛ پروژهی عکاسی مستند یک پدر از دخترهایش
🔸 فکر کنید یک روز در حال مرتب کردن خانهی پدر و مادرتان هستید و ناگهان یک عالمه عکس از کودکیتان پیدا میکنید که تا حالا ندیدهاید!این اتفاقی است که برای شین نوگوچی، عکاس ژاپنی افتاده. او متوجه شد که این عکسها را مادرش از او گرفته و همین کشف به او ایدهی یک پروژهی عکاسی داد. در پروژهی عکاسی «یک، دو، سه» نوگوچی تلاش میکند با عکاسی از دخترهایش، رابطهاش را با آنها بهتر کند. 🔸 «بچهها به من لحظههای خیلی قشنگی هدیه میکنند، فکر میکنم این لحظهها هدیهاند […]
Read moreبچهها و جشن رمضان در اطراف جهان
🌙 با این عکسها گوشهای از حالوهوای بچهها در ماه مبارک رمضان را با شما به اشتراک میگذاریم و سری به کوچهخیابانهای کشورهای مسلمان میزنیم تا لحظههایی را ببینیم که این آیین حال بچهها و بزرگترها را خوبتر میکند. ✨ در خیلی از کشورهای مسلمان ماه رمضان پر از شوروحال و بهانهای برای جشن و شادی دستهجمعی است. روزها و شبهایی که پر از نور و طعم و صدا هستند تا خاطرهی خوشی از دوستی با خدا را توی ذهن بچهها به یادگار بگذارند. 🎆 در این ماه بچههای مصر […]
Read moreلحظههای خاطرهانگیزِ سفر خانوادگی با ماشین
🚙 پنج نفر؟ هفت نفر؟ دوازده نفر؟ رکورد خانوادگی شما برای سوار شدن در یک ماشین قدیمی چندتاست؟ 🚗 وقتی بچه بودید بیشتر با چه ماشینی به سفر میرفتید؟ رنو؟ پیکان؟ پراید؟ پاترول؟ وانت آبی؟ جیپ؟ 🪀 چه وسیلهی عجیبغریبی را با خودتان میبردید؟ یک عروسک خاص؟ چرخ کمکی دوچرخه؟ عرق نعنا؟ آفتابه؟ یا نخسوزن مشکی؟ 🏞️ اگر در روزهای آخر تابستان هوس مسافرت کردید، یا در خانهاید اما ترجیح میدادید نباشید، این مطلب شما را به یک سفر خاطرانگیز میبرد! به یک سفر جادهای با پسزمینهی این صداها: 🧳 […]
Read moreداستان کتابخانههایی که به سفر میروند
🚍در روز ادبیات کودک و نوجوان سراغ یک جور از کتابخانهها رفتیم که بچههای زیادی را از گوشه و کنار دنیا با کتاب دوست کردهاند. 📚 بیشتر ما از بچگی کانون پرورشی فکری کودکان را میشناسیم اما کتابخانههای سیار کانون را چی؟ تا حالا اسمش به گوشتان خورده؟ 🚌 در این پست آرشیوی از عکسهای اولین کتابخانههای سیار گوشهوکنار جهان در قرن ۱۹ را کنار هم گذاشتهایم. 🧳 وقتی جورج مور، مؤسس اولین کتابخانهی سیار، با کتابها و گاریاش به روستای کامبرلند انگلیس میرفت، یک ایدهی خیلی مهم را پایه […]
Read moreباباها در قاب دوربین
🔸 به بهانهی روز پدر این بار سراغ آلبومهایی رفتهایم که تصویرهایی نه خیلی دور، نه خیلی نزدیک از پدرها دارند. از پروژهی پدری مردهایی که خیلی وقت نیست بابا شدهاند و توی عکسهای قدیمی آلبوم هنوز نابلد و بازیگوش و کنجکاوند، با موهای سیاه. 🔸 ما در نشر ادامه تا حالا چند مجموعه عکس از مادرها و بچهها جلوی دوربین به اشتراک گذاشته بودیم، حالا نوبت باباهاست. آنچه در این پست ورقزدنی میخوانید بریدهای از کتاب «پروژهی پدری» است. کتابی دربارهی پانزده پدر که از ترسها، نگرانیها و احساساتشان […]
Read more